news-details

یکی اون بالا منو دوست دارد

" یکی منو اون بالا دوست دارد" نام فیلمی به کارگردانی رابرت وایز و بازی زیبای پل نیومن اسن که بر اساس زندگینامه راکی گراتسیانو بوکسور ایتالیایی امریکایی ساخته شده.
داستان فیلم، مربوط به شخصیت پسری شرور است که بخاطر مصرف الکل و مواد مخدر بزهکار میشود اما در دوران  زندان  وخدمت سربازی متوجه توانایی اش در بوکس شده و زندگی اش دگرگون می شود‌

این فیلم حالا حکایت قصه ما و مرگ فوتبال است در ساعت ۲۵، ساعتی که بزرگان در این تایم  به ابدیت می پیوندند؛ مرگ اسطوره فوتبال دون دیه گو آرماندو مارادونا!

یکی اون بالا او را دوست دارد.
پسرک  محله فقیر نشین بوئنوس آیرس آرژانتین که با هر شی گردی با پاهایش جادو میکرد و خیلی زود همه را به وجد آورد. دیه گو خیلی زود در نوجوانی گل کرد و باعث شد تا بر سر قرارداد با او، بین دو غول فوتبال آرژانتین بوکاجونیورز و ریورپلاته اختلاف به وجود بیاید که سرانجام بوکاجو توانست  او را به خدمت بگیرد و در این جنگ پیروز شود۔ دیه گو خیلی زود پیراهن تیم ملی آلبی سلسته (آرژانتین) را به تن کرد اما پاسارلا و ماریوکمپس ستارہ های آن دوران با دیگو جوان خوب نبودند تا اینکه در سال ۱۹۸۲ مارادونا توانست خودش را به تیم ملی تحمیل کند. آرژانتین با پاسارلای کاپیتان نتوانست صعود کند اما فقط چهارسال زمان نیاز بود تا دون دیگوی کوتاه قد اما جادوگر در کشور زاپاتا به جنگ فئودالهای غرب و تیمہای تشنه قہرمانی چون برڑیل و آلمان برود و ظهورش را به دنیا اعلام کند.  او ظهور کرده بود چون "یکی اون بالا او را دوست داشت" و در مقابل چشم میلیونها تماشاگر از مقابل مدافعانی مانند پیتر رید، پیتربریدزلی، تری بوچر و گری استیونس و پیترشیلتون عبور کرد و گلی به اندازه کل جهان فوتبال به ثمر رساند و او بود که   یک تنه به کمک دست خدا پیترشیلتون را مقهور قدرت نمایی خودش کرد تا به  یاد کشته شدگان جزایر فالکلند ادای احترام کند، چون یکی بود اون بالا که دوستش داشت!
دون دیگو با همان جثه کوچکش از یک باشگاہ معمولی بنام ناپل یک مدعی ساخت و باشگاههای بزرگ فوتبال دنیا در مقابل باشگاه ناپل میلیونها دلار هزینه کردند تا آنرا شکستش دهند، اما یکی اون بالا او را دوست داشت و دون دیگو علاوه بر قهرمانی با آرژانتین توانست با ناپل قهرمان ایتالیا و اروپا بشود.
او تنها فوتبالیستی بود که دوست و دشمن را مجاب میکرد تا تحسینش کنند. او گل های فوق العاده زیبایی را در بهترین ورزشگاههای دنیا به یادگار گذاشت. او یگانه شماره ۱۰ فوتبال دنیا بود که همه افتخارات را داشت.
گرانترین بازیکن دنیا در سال ۱۹۸۴ با قیمتی بیش از ۷ میلیون دلار رقمی که معادل پول امروز و تورم اقتصادی دنیا دو برابر دستمزد مسی و رونالدو ی امروزی است.
او  خودش بود و از نامش برای پیشوند بازیکنان دیگر استفاده میکردند؛ مارادونای شرق، مارادونای اسیا، مارادونای اروپا، مارادونای صحرا و.....
اما فقط او دون دیه گو آرماندو مارادونا بود.
افسانه فوتبال که در زمین  جادو میکرد. او جادوگر شہر ناپل بود.
همیشه بزرگان دنیا در هر رشته ای با مرگشان معادلات را بر هم میزنند.
هیچکس در این دنیا ماندگار نیست جز افسانه ها!
او یکی از همین ماندگاران است.
 داستان او بر عکس راکی گراتسیانو بود. مارادونا اول قهرمان شد اما مافیای سرزمین چکمه او را به سراشیبی کشاند.
"اما یکی اون بالا او را دوست دارد"
او باید در این سن به دیدار آفریدگار برود تا افسانه باقی بماند.
او تنها فوتبالیستی بود که سیاست مداران دنیا از دیدارش لذت میبردند حتی کسانی که با عقایدش مخالف بودند.
نوشتن در مدح او نیاز به زمان زیادی دارد چون دون دیه گو شایسته احترام در فوتبال بود و هست و نامش تا ابد زندہ خواهد بود.
و اون بالا کسی هست که دوستش دارد چون او دون دیگو آرماندو مارادوناست....

 

به اشتراک گذاری این مطلب!