news-details

نجات ایران و یوز پلنگ ایرانی از خشکسالی و انقراض با بودجه گشت ارشاد (قسمت اول) 

تا کنون گشت پر حاشیه ارشاد با ون هایش اگر وضع حجاب را درست نکرده حداقل این کارکرد را داشته که گرانی های ۳۰۰ درصدی،  سیسمونی گیت و بسیاری از نا کارآمدی ها و مشکلات را از یاد مردم برده و دلها را روانه زلف ها و ون های دغدغه مند برده است! اینکه چگونه امری به معروف و نهی از منکری با حرامی چون بغل کردن دختر و ناموس مردم توسط مردی تنومند و پرتاب ناموس شیعه ایرانی داخل ون، صورت می گیرد معجزی است که باید از معجزه گرانش پرسید و قطعا پشت این معجزات همان آدمهایی هستند که از دیوار سفارت عربستان بالا می روند و علاوه بر آبرو ریزی بین المللی چندین هزار میلیارد دلار و ریال خسارت مادی و معنوی به ایران وارد می کنند اما نه تنها مورد تعقیب دادستان محترم قرار نمی گیرند بلکه حالا در دولت ابراهیم بت شکن پست های مهم و کلیدی هم برایشان در نظر می گیرند!

به نظر من اگر ذره ای دلسوزی و دغدغه برای این گربه زخم خورده و درمانده وجود داشته باشد که نیست با جمع آوری گشت ارشاد و اختصاص بودجه آن به سازمان محیط زیست هم یوزپلنگ ایرانی از خطر انقراض نجات پیدا می کند هم اینکه ایران خشکسالی را به سلامت رد می کند! می پرسید چگونه؟ الان توضیح می دهم. اول به یوز پلنگ می پردازم.  همانطور که می دانید نسل این حیوان در قاره آسیا منقرض شده و تنها چیزی در حدود ۱۸ قلاده آن در ایران زندگی می کند و به همین خاطر به آن یوزپلنگ ایرانی می گویند. برای مثال دولت هند برای بازگرداندن این حیوان به طبیعت کشورش با اختصاص میلیون ها دلار دست به دامان نامیبیا شده و قرار است چند قلاده یوزپلنگ آفریقایی را در یک سایت اختصاصی پهناور رها کند تا طبیعت هند بار دیگر این حیوان با شکوه و زیبا را در طبیعت خود داشته باشد هر چند این یوزپلنگ دیگر اصالت و نژاد آسیایی را ندارد و از بسیاری جهات فیک و مصنوعی بوده و ارزش  آنچنانی ندارد. بد نیست بدانید دولت ایران در سال جاری تنها یک میلیارد تومان به این حیوان ارزشمند و در معرض انقراض اختصاص داده است و برای مثال بنا به اظهارات مسئولان محیط زیست برای گونه در معرض انقراضی همچون میش مرغ تنها یک و نیم میلیارد تومان یعنی به اندازه خرید یک آپارتمان ۵۰ متری بودجه در نظر گرفته شده و هم اکنون بسیاری از هزینه های پروژه یوز پلنگ ایرانی توسط سازمانهای بین المللی تامین می شود و صدها و بلکه هزاران هکتار از اراضی حفاظت شده و حفاظت نشده ایران که دارای هزاران گونه گیاهی و جانوری منحصر به فرد، شگفت انگیز، نایاب، مفید و ضروری برای اکو سیستم و .... هستند تنها با تعداد کمی نیرو و با چند عدد موتور سیکلت فرسوده و محیط بانان عاشق اداره می شوند به طوریکه برای مثال منطقه حفاظت شده خارتوران سمنان که بعد از منطقه حفاظت شده کنیا دومین منطقه حفاظت شده دنیا از نظر وسعت است و به آفریقای ایران مشهور است تنها چیزی در حدود ده محیط بان دارد و یا بعضی از مناطق مهم و حیاتی کشور از نظر محیط زیست نظیر ساریگل خراسان شمالی تنها ۴ محیط بان دارد و محیط بانان با ورود ۲ موتور سیکلت به چرخه آن سازمان و اداره کلی ذوق زده می شوند در حالیکه در بسیاری از کشورها که از نظر محیط زیست یک دهم غنای ایران را ندارند، هزاران برابر برای محیط زیستشان خرج می کنند. 

آن چیز که عیان است این است که تنها دستاورد گشت ارشاد برای ایران زخمی و دردمند تفرقه، درگیری و اختلاف و فتنه، بد تر شدن وضع حجاب، خرج سنگین و دهها پیامد منفی دیگر بوده و در صورت تزریق بودجه، ون و دستگاه عریض و طویلش به سازمان محیط زیست می تواند علاوه بر احیای محیط زیست منحصر به فرد ایران، درآمد زایی ارزی، بهبود کیفیت زیست محیطی ایران و دهها فایده پنهان و نهان دیگر داشته باشد و مردم ایران نیز که ذاتا و قلبا معتقد و دیندار و علاقه مند به دین و ائمه اطهار هستند نه با تیپ پا و باتوم بلکه با جان و دل حجاب متعارف را می پذیرند و رعایت می کنند. 

در دنیای امروز که عرصه های ارزشمند محیط زیست با هلی کوپتر و هواپیما و تجهیزات مدرن اداره می شوند دیگر خاموش کردن آتش جنگلها با بیل و دبه آب مضحک و فاجعه است و محیط زیست منحصر به فرد ایران معطل چند موتور سیکلت فرسوده بودن چیزی است که باید برای آن هر روز گریست!

برای اینکه این مطلب به دراز نکشد در قسمت دوم آن با دلایل مستدلل و علمی توضیح خواهم داد که چگونه می توان با بودجه گشت ارشاد ایران  جان را از خطرات خشکسالی و بی آبی نجات داد. 
در پایان برای یاد آوری غنای شگفت انگیز محیط زیست ایران به ذکر خاطره ای می پردازم. در یکی از کشورهای اروپایی سر میز غذا زن و شوهری انگلیسی حضور داشتند. با هم گرم گرفتیم و مشغول صحبت شدیم. موقع سرو سالاد زن انگلیسی از من پرسید شما در ایران هویچ دارید من با خنده گفتم بله! چند دقیقه بعد دوباره همان سئوال را درباره کلم پرسید و من دوباره با خنده سرم را به علامت تایید تکان دادم. شوهرش با تعجب از من پرسید چرا با خنده می گویی بله؟ از او پرسیدم می دانی در انگلیس چند گونه گیاهی وجود دارد؟ اصلا انگلیس را ولش کن آیا می دانید در کل قاره اروپا چند نوع گونه گیاهی وجود دارد؟ زن و شوهر با تعجب به هم نگاه کردند و سرشان را به علامت ندانستن تکان دادند. به آنها گفتم من می دانم در حدود ۳ هزار نوع گونه گیاهی در کل قاره اروپا وجود دارد. در ادامه از آنها پرسیدم آیا می دانید ایران چند نوع گونه گیاهی دارد؟ حدسشان دو هزار نوع بود و وقتی من به آنها گفتم ایران بیش از ده هزار نوع گونه گیاهی دارد نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورند!


این مطلب ادامه دارد.....

به اشتراک گذاری این مطلب!