news-details

تلنگری با جهان پهلوان

شب میلاد جهان پهلوان است مردی که با مردم با دلش نه تنها با کلامش بود .
روزی که جهان پهلوان عازم تولیدو  بود تا آخرین مسابقه را به اصرار مردمی که عاشقش بودند را برگزار کند این گونه سخن گفت
"هیچ چیز نمی‌تواند مرا خوشحال کند؛ پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق... نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده‌اند، احساس شرمندگی می‌کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم!؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می‌دانستم، من هم می‌توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم "
وبراستی جهان پهلوان مردی چون دیگران نبود . متولد  پنجم ماه شهریور است درایران باستان شهریور  پردیس را معنی کند و روز پنجم هر ماه  در آئین باستان به مظهر عشق و فروتنی است و بی گمان جهان پهلوان  غلامرضا تختی حکایتی همه این معانی زیبا بود و در زندگی عشق و فروتنی را گسترش می داد و  با حضورش جهان پر از پلشتی ما را اندکی شبیه  پردیس  کرد.
او مصداق نجوای ماندگار مثلث طلائی اسماعیل منفرد زاده و شهریار قنبری و فرهاد مهراد  است
با صدای بی‌صدا
مث یه کوه بلند
مثل یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دست‌های فقیر
با چشم‌های محروم
با پاهای خسته..
اما  هیچگاه نگذاشت  دستهای فقیر و چشمهای محروم و نا امید از صدای پاهای او شوند وفرقی نداشت قبل از وزن کشی به بهانه رونق بساط لبو فروشی جلوی در امجدیه قید همه رنج های کم کردن کیلوهای اضافه را به لبخندی  اهدا کند و یا این که راهی خیابانها شود تا برای کمک به زلزله زدگان بوئین زهرا  پهلوانی کند.
 بی گمان چون هیچکس نبود .  جهان پهلوان تختی  کسی که چه در زندگی و چه پس از آن یک مرد تنها بود با این که قهرمان جهان و قهرمان المپیک و پهلوان مردمی بود که ذهن و روح و جان برای شادی آنها داد  و می گفت
"من فرزند درد و رنج بودم و با این درد خو گرفتم . من همیشه مردمی را که مرا دوست می داشتند

دوست داشتم و امروز به دوستی با آنها افتخار می کنم "
و چنین مردی بود که حتی وقتی به او گفتند
"رضا ؛

تو کاری به این حرفها نداشته باش . راه خود را بگیر و برو . آینده مال توست"
راه خودش را نگرفت و پشت به مردم نکرد هرچند قدرش را ندانستند
او بر خلاف آن کشتی معروفش  با مدوید که پای مصدوم او را نگرفت در زندگیش همواره دست مظلوم را گرفت و شاید به همین دلیل  بی کران  رنج تنهائی را  کشید و مظلوم زیست و  مظلوم از دنیا رفت و  همواره نشان داد  حکایت پهلوانی روایت انسانیت است

به اشتراک گذاری این مطلب!