news-details

امیر قلعه نوعی،داور زنجانی و ساندر پل !

احمد یاسر// نود پرس

هر کسی دورانی دارد ،این یک واقعیت است . امروز میخواهم یک خاطره ورزشی و از  هوش یک مربی بگویم .
اگر اتفاقات و زاویه اش  با حجازی بوجود نمی آمد، میتوانست یک اسطوره ماندگار برای هواداران استقلال باشد. منظورم همه هواداران استقلال است .اما همیشه یک جایی و یا در مکانی اشتباهاتی صورت میگیرد که در مسیر زمان خسارتش نمایان میشود.
 سال ۱۳۸۰ وقتی با تیم هنرمندان که اکثرا از میان خوانندگان موسیقی بودند ،در میدان آرژانتین قرار گذاشتیم تا بطرف زنجان حرکت کنیم ،در آنجا متوجه شدیم که  امیرقلعه نوعی افتخار داده  تا در بازی با آمیکوی زنجان که یک تیم حرفه ای بود ‌ تیم هنرمندان را در مقابل تیم زنجان هدایت کند و بر روی نیمکت بنشیند.‌ آن روز وقتی در اتوبوس نشستیم و حرکت کردیم بیشتر به فکر این بودیم که بچه های موسیقی با هم باشیم و هر کس  اهنگی در اتوبوس اجرا میکرد ؛امیرکریمی ،عیوضی، جواهرکلام ، شادمهر، حامی و بقیه دوستان..
بعد از چندساعت به استادیوم رسیدیم و متوجه شدیم نزدیک به ۷ هزار نفر استادیوم را پر کرده اند!
 تیم مقابل یک تیم خوب و یکدست بود  که در مسابقات استان قهرمان شده بود. آن  روز  امیر قلعه نوعی نگاهی به بچه ها کرد و خنده ای سر داد . از اینکه همه بچه ها موزیسین خواننده و بازیگر بودند و تنها بازیکنان کمکی ورزشی تیم محمدتقوی ، محمدنیک سیرت و فرزاد مجیدی بودند  که البته فقط یک نیمه بازی کردند اما امیرقلعه نوعی واقعا یک  مربی بود،یک  لیدر با کلی هوش و ذکاوت !  
من  همیشه اذعان داشتم که بزرگترین ضربه را قلعه نوعی خودش به خودش زد چرا که  مقابل حجازی و سیل هوادارنش ایستاد و همین باعث شد که هیچوقت همه  هوادادن استقلال  را با خودش همراه نکند.
در آن مسابقه ما با امیرقلعه نوعی یک شروع عالی داشتیم  و هر شروعی یک پایان دارد .امیر وقتی چهره بچه هارا دید فقط از ما سوال کرد در چه پستی بازی میکنیم  و چند دقیقه توان بازی کردن داریم . من و سایر دوستان متوجه نبودیم که او چرا این سوالات را می پرسد  اما او  در مقابل یک تیم فوتبالی برای تمام  دقایق آن بازی برنامه داشت. یادم می آید  که قلعه نوعی به برادرم مجیدیاسر گفت برو تو دروازه، عیوضی و داوود ناقور دفاع، حمیدعلمشاهی و فرهاد جواهرکلام هافبک وسط ،جوادیحیوی هافبک، مجیدشجاعی ،امیرکریمی و شادمهر فوروارد، سعیدامیرسلیمانی و دیگران هر کدام زمان و فرصتی  برای بازی کردن داشتیم و خودم فقط ده دقیقه آخر به  زمین رفتم و اتفاقا عجب تعویضی هم بودم چرا که  گل مساوی را زدم !

هنوز ده دقیقه اول بازی بود که دوتا گل خوردیم و من  فقط میدیدم روی  نیمکت امیر خان سریع بچه ها را به عقب کشاند تا نیمه تمام  بشود  و همین هم شد و تیم ما در نیمه اول دو گل دریافت کرد.

وسط نیمه تو رختکن و در  آنجا بود که هنر مربیگری امیر را از نزدیک دیدم و اینکه چقدر با هوش است. او   به بچه ها گفت نیمه دوم هر کدام که رفتید تو زمین فکر کنید در یک ارکستر در حال نواختن ساز تون هستید و این هفت هزار نفر شما رو میبینند  ! خواهش میکنم فقط فالش نزنید.‌ واسه من این جملات تهییج کننده قلعه نوعی  جالب بود و اینکه قشنگ با اصطلاحات موسیقی صحبت کرد واینکه چقدر نفر تعویضی را  تشویق میکرد.

نیمه دوم شروع شد و کمتر از پنج دقیقه امیرکریمی گل اول را زد و اینجا بود که امیر از روی نیمکت بلند شد و لب خط شروع کرد به راهنمایی کردن ! همین شور و هیجان لب خط باعث شد در دقیقه 80 من  به داخل زمین بروم و خودم زننده گل مساوی بشوم . در این لحظات مجید یاسر هم شده بود داسایف و چند تا توپ را عالی  گرفت !
هیچوقت یادم نمیره که خود تیم قهرمان زنجان ،خودش را به آب و آتش میزد تا گل بزند چون واقعا  این نتیجه مساوی برای آنها افت داشت. در این دقایق امیر دست به تعویض زد و یادم هست که محمد نیک سیرت به  داخل زمین آمد  و به بچه ها گفت هر توپی که در این دقایق طرف ما اومد، بلند بزنیم تو زمین حریف و در همین لحظات بود که مجید فلاح شجاعی  در یک  ضد حمله گل سوم  ما را  زد و هیجانی باور نکردنی بر روی نیمکت ما  ایجاد کرد!
با توجه به اینکه داور زنجانی دوست نداشت تیم شهرش بازنده باشد دقیقا  مثل  ساندر‌ پل داور مجارستانی بازی ایران - استرالیا ۸ دقیقه وقت اضافه گرفت اما امیر جوری رهبری ارکستر را به عهده گرفت که پایان بازی فرماندار همه تیم را به شام دعوت کرد.
امیر قلعه نوعی چه در زمان بازیگری  و چه مربیگری از هوش سرشاری بهره مند بود اما بزرگترین اشتباهش زاویه گرفتن با اسطوره استقلال بود و همین موضوع از هوادارانش کم کرد....

به اشتراک گذاری این مطلب!