news-details

واکاوی یک اتفاق و کودتا؛ دایی فحش داد، منم زدمش!

 داشتم برای ستون ناخنک به آرشیو سایت، نگاهی به آرشیو روزنامه خودمان ۹۰  می انداختم .همینطور که روزنامه ها  را ورق میزدم مصاحبه  رضا شاهرودی یا همان رضا مالدینی  به چشمم خورد...

 داشتم برای ستون ناخنک به آرشیو سایت، نگاهی به آرشیو روزنامه خودمان ۹۰  می انداختم .همینطور که روزنامه ها  را ورق میزدم مصاحبه  رضا شاهرودی یا همان رضا مالدینی  به چشمم خورد  .مصاحبه فوق العاده ای با ما کرده بود و حیفم آمد بخش کوچکی از آن را برای سایت بازنویسی نکنم. تیم ملی در اردوی  ایتالیا و  قبل از جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بود و ایویچ بزرگ  سرمربی این  تیم پرستاره و البته کمی پر حاشیه!
اجازه بدهید باقی  مصاحبه و خاطره را از زبان خود رضا مالدینی بشنویم و بخوانیم.  از او سوال کردیم رابطه ات با علی دایی چطور بود و با او  مشکلی نداشتی؟  جریان درگیری ات  با علی دایی در ایتالیا چه بود ؟ و رضا به ما گفت: من در آن روزها هیچ ارتباطی با دایی نداشتم و فقط در تمرین یک سلام و علیک و یک  خدا حافظ و  همین....خیلی چیزها را باید از رفیق فابریک های او  بپرسی مثل استیلی، پیروانی و  میناوند !
اردوی  قبل از جام‌جهانی بود. در یکی از تمرینات ایویچ  بازیکنان را به دو گروه تقسیم کرد و بازیکنان می خواستند نشان بدهند خیلی محکم بازی می‌کنند. دایی همیشه کمی پرخاشگر بود. در آن بازی  تمرینی دایی یار مستقیم من بود و در یک صحنه برخوردی ایجاد شد و  او به من فحش داد و من هم بلند شدم و زدمش  چون قرار نبود مقابل فحش و سکوت کنم ! درگیری شدید شد تا اینکه اطرافیان ما را جدا کردند .می خواستند من را از اردو خط بزنند و حتی بلیط برگشتم به تهران را اوکی هم کرده بودند. البته توهین دایی را فقط یکی دو نفر شنیدند ولی زدن من را همه دیدند به همین خاطر بود که تصمیم گرفتند من را از اردو اخراج کنند! خب حالا چرا رضا مالدینی به تهران بازنگشت و از اردو  اخراج نشد؟  در جلسه ای  که با حضور همه بازیکنان انجام شد خیلی از بازیکنان از من حمایت کردند و گفتند اگر شاهرودی به تهران بازگردد ما هم همراه او می‌رویم ،این شد که مدیران و مربیان در تصمیم خود تجدید نظر کردند و من در اردو ماندنی شدم. اول از همه نعیم سعداوی و بعد مهدی مهدوی کیا، عابدزاده، منصوریان و خیلی‌های دیگر از من حمایت کردند تا من سربلند شوم .
در آن زمان علی دایی خیلی ناراحت بود . هیچ وقت فکر  نمی کرد  بازیکنان اینطور  از من حمایت کنند. من  هم وقتی او را در این شرایط دیدم رفتم و صورت او را بوسیدم چون مصلحت  را در همدلی تیم دیدم.  شرایط بسیار حساس بود و باید کینه ها و اختلافات از هم را کنار می‌گذاشتیم و با یک تیم یکدل به فرانسه می رفتیم.
 الان هم هیچ ارتباطی با دایی ندارم فقط یک بار او را در خیابان دیدم. خدایی  او هم کلی به من احترام گذاشت. او بازیکن بسیار بزرگی بوده و در این هیچ شکی نیست.او در باشگاه‌های بزرگ اروپایی بازی کرده و شرایطی را تجربه کرده که با شرایط فوتبال ما ۱۸۰ درجه تفاوت دارد.

به اشتراک گذاری این مطلب!