news-details

حاج منصور ارضی؛ از اتهام کشتن حضرت آقا به خاتمی تا دیوانه خطاب کردن پزشکیان!

اختصاصی نود پرس

کامران احمدپور 

 

 

 

در روز هایی که سید محمد خاتمی ممنوع الاسم بود و حتی به زبان آوردن نام او جرم و گناهی نابخشودنی بود، من در برنامه های زنده تلویزیونی با افتخار از او اسم بردم و سرانجام برای همیشه خودم ممنوع التصویر شدم ! حقیقت این است که من خودم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ به سید محمد خاتمی رای ندادم. در آن روزها پا منبری حاج منصور ارضی بودم. فکر میکنم انتخابات درست چند روز بعد از ایام دهه محرم برگزار می شد. حاج منصور هر شب در روضه های خود از سید محمد خاتمی بد می گفت و از مخاطبان خود خواست صبح روز عاشورا به حسینیه خیاط ها بیایند تا آخرین حرف هایش را آنجا بزند. آن روز صبح خیلی زود، با موتور خودم را از کرج به تهران رساندم، حاجی در دعای زیارت عاشورا هر چه خواست به خاتمی و اطرافیانش گفت، گفت " این بنی صدر توله سگ هم گفته می خواهد به خاتمی رای بدهد، اگر خاتمی رئیس جمهور بشود حضرت آقا را می کشد" و سرانجام با فریاد تهدید کرد " اگر به خاتمی رای بدهید، گریه هایی که در مجلس امام حسین من کرده اید، حلالتان نمی کنم!"  

 

من که می دانستم گریه هایم در زیارت عاشورا هایش، کمیل هایش، نجواهای نیمه شبانه ابو حمزه اش، حلال حلال است اما اینقدر به او ارادت و علاقه داشتم که علیرغم نهیب عقل و قلبم برای رای دادن به خاتمی، به ری شهری رای دادم چون حاج منصور مدام می گفت بهترین گزینه ری شهری است اما چون می دانیم رای نمی آورد به ناطق نوری رای بدهید!

 

 

من در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ نماینده فرماندار تهران در پای صندوق بودم و دیدم مردم همانند آب پاکی که برای خودش راه باز می کند، راه خودشان را پیدا کرده اند. ناطق نوری را دوست نداشتم اما به ری شهری رای دادم و رفت و آمدهایم به هیات های حاج منصور را کم و کمتر کردم.

 

 

چند سال بعد حاج منصور با ناطق نوری دشمن شد و خاتمی هیچوقت حضرت آقا را نکشت! در انتخابات سال ۸۸ حاج منصور کشته و مرده محمود احمدی نژاد شده بود اما من به میر حسین موسوی رای دادم و از روز اول از احمدی نژاد بدم می آمد و بابت انتقادهایم از او در روزنامه ۹۰ کلی تاوان دادم و علیرغم صبر بالا و تحمل شنیدن انتقادات و توهین ها که این یکی از بهترین و بزرگترین نقاط قوت احمدی نژاد است، طرفدارانش اما بواسطه دیدن هاله نور دور سر او، به خودم و برادر مرحومم و البته روزنامه ۹۰ کلی توهین کردند، همان رسانه هایی که امروز برای فحش دادن به احمدی نژاد مسابقه گذاشته اند، در آن روزها برای تقدس او زنبیل در صف گذاشته بودند.

 

 

زمان گذشت و حاج منصور که مدام از بصیرت حرف می زد فهمید که در مورد احمدی نژاد چقدر آدم با بصیرتی بوده است اما هیچگاه به روی خود نیاورد و همچنان از بصیرت گفت تا اینکه در انتخابات اخیر، در پاسخ به انتقاد مسعود پزشکیان او را دیوانه خطاب کرد. حاج منصور در تمامی روضه خوانی ها و منابرش خودش را مرید، مطیع اوامر، ذوب در ولایت و سرباز او معرفی می کند اما چند روز قبل از اینکه او پزشکیان را دیوانه خطاب کند، مراد و مرشد او و کسی که حاج منصور خود را سرباز و مطیع اوامرش می داند، در یک سخنرانی به شدت توصیه کرده بود از بد دهنی، لجن پراکنی، تهمت و توهین به کاندیداها پرهیز کنند.  

 

 

چند روز بعد ظریف در یک سخنرانی از آیات نورانی قرآن استفاده کرد و همین کافی بود تا فرقه شیطان بر او بتازد که چرا او قرآن خوانده است تو گویی فقط آنها اجازه کتبی از خداوند دارند که قرآن بخوانند و هر آیه را به نفع خود تفسیر و تحلیل کنند و حتی با وقاحت مدعی شوند خداوند متعال در قرآن به صراحت بر علیه برجام حرف زده است! این جماعت که هر روز از آستین ساحری خود حدیث جعلی و تفسیرهای شیطانی، خلق می کنند بعید نیست مثلا مدعی شوند تفسیر سوره فیل این است که به کاندیدای ما رای بدهید وگرنه ابابیل با موشک های ابابیل خدمتتان می رسند!

 

 

همچنان حاج منصور ارضی را دوست دارم و تا عمر دارم دوست دارم در مناجات های شبانه اش در دعای وداع ماه رمضان، ابوحمزه و ... شرکت کنم و همیشه آرزو دارم او خودش را وارد دنیای کثیف سیاست نکند، دنیایی که در همه جای دنیا کثیف است اما در ایران این کثافت معنای جدیدی پیدا کرده است. می دانم آرزوی محالی است چون همانطور که او و همفکرانش مدام از اطرافیان پزشکیان بد می گویند، چیزهایی در اطراف منابر او دیده ام که هیچ کورسوی امیدی برای برآورده شدن این آرزو وجود ندارد!

به اشتراک گذاری این مطلب!