news-details

نمی شود با سربند یا زهرا به بانوان فحش بدهی و با روضه پهلوی شکسته حضرت زهرا، پهلوی بانوان را بشکنی!

اختصاصی "نود پرس"

کامران احمدپور 

نصرالله گرگزن، هوادار منتسب به سپاهان به‌دلیل رفتار توهین‌آمیز در جریان بازی مقابل پرسپولیس، به مدت ده سال از ورود به کلیۀ ورزشگاه‌های فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی کشور محروم خواهد بود. نکته آزار دهنده در مورد این پیر مرد پر حاشیه این است که وی  سربند منقش به نام نامی حضرت زهرا را به پیشانی اش بسته و درست چند سانت پایین تر از پیشانی اش، دهانش را باز کرده و رکیک ترین الفاظ را نثار بانوان کرده است. هر چند این فرد ساعاتی بعد از ادب شدن، مجبور به عذر خواهی شد اما کلمات از دهان خارج شده، همانند تیرهای شلیک شده هستند و بعد از شلیک نمی توان آنها را به خشاب اسلحه برگرداند.


نمی شود نمایش حب و عشق به حضرت زهرا سلام الله علیها داشته باشی و این مثلا عشق را با سربند شعاری روی پیشانی ات جار بزنی و بعد رفتاری انجام بدهی و دهانت را حوری باز کنی که کاملا با منش و سیره آن بزرگتر منافات داشته باشد که هیچ، بلکه موجب لعن و نفرین او هم باشی! حجب و حیا و زهد و پارسایی و البته عفت، با نام زهرا عجین شده است و چطور ممکن است رهرو و پیرو صدیقه طاهره دهانش و البته مغزش اینگونه بی چاک و بی قفل و بست باشد و اینقدر راحت و خونسرد به بانوانی از جنس حضرت توهین کند؟


در مورد روضه خوانان حضرت زهرا نیز این سئوال مصداق و کاربرد دارد. چطور می شود بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال بر پهلوی شکسته او بین در و دیوار ماندنش توسط دومی و عواملش روضه بخوانی و بعد بر دختران سرزمینت بدتر از آنچه بر آن بانو رفت بگذرد و تو سکوت بکنی که هیچ، بلکه در منبرها و روضه هایت تحریک و تشویق به شکستن پهلوها و دریدن دختران سرزمینت نیز بکنی! 


نه بزرگوار! شاید دهها نفر از جمله آن چند نفر اجیر شده که جلوی منبرت نشسته اند، با هر روضه پهلوی شکسته حضرت زهرا فریاد بکشند و جامه بدرند، اما جامعه و آنهایی که شما به دنبال زهرایی کردنشان هستید، از خود می پرسند چگونه ممکن است شما بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال دم از پهلوی شکسته ای بزنید و مدام بخاطر آن بر سر و سینه خود بکوبید، اما خود زنان امروز را بشکنید و بدرید، کور کنید و شلاق بزنید و ......

نتیجه این تناقضات این می شود که بخش بزرگی از جامعه و حتی باورمندانی همچون من نگارنده به شک و تردید می افتند و حتی بسیاری از خود سئوال می پرسند که مبادا این پهلوی شکسته افسانه ای بوده و کالایی برای دکان این کاسبان دین؟ چگونه می شود بچه شیعه باشی، دوستدار حضرت زهرا باشی، مرید و شاگرد مکتب عاشورا و صاحب مکتب حسین باشی و زنان و دختران شیعه را که به غلط و غفلت روسری و حجاب تن بر داشته اند، با چنگگ و زور دگنگ به داخل قفس های توری فلزی بیندازی و بعد همزمان بر پهلوی شکسته و مظلومیت آن بانوی صدیقه بگریی؟ 

تفنگت را، چنگکتت را، ون قفس وارت را زمین بگذار برای لحظاتی ای برادر و از خود بپرس من با این نمایش های رعب آور، بغل کردن دختران نامحرم و پرتاب کردنشان به داخل ون، چنگگ انداختن و ..... دختران هر چند غافل و از عصمت زهرایی دور شده را از مکتب زهرا دور تر کرده ام یا نا خود آگاه و چه بسا آگاه آنها را از خدا و پیامبرش و دین رحمانی اش بیشتر دور کرده ام؟  از خود بپرس حاصل چنگگ و ون قفس توری من دختران سرزمینم را عفیف تر و شیعه تر و مسلمان تر و معتقد تر کرده یا آنها را من با این چنگک و ون بیشتر به آغوش اول خودم و بعد به دامان شیطان انداخته ام؟ 


تفنگت را و چنگکت را زمین بگذار برادر! برای رفتن به مسجد نباید از فاضلاب وارد شد. برای محجبه کردن بانوان و دختران سررمینمان با اخلاق و کردار شایسته خودتان آنها را زهرایی کنید. نمی شود دختران و نوه های خودتان لخت و عریان آنطرف مرزها سیر و سلوک عرفانی کنند و اینطرف برای محجبه کردن مردم شلاق و باتوم و چنگک به دست بگیرید. نمی شود شما در تربیت فرزندان خود عاجز باشید، جلوی آنها کم بیاورید و داستان تکراری حضرت نوح و پسر نا خلقش را قرقره کنید و آنوقت برای فرزندان مردم شاخه و شانه بکشید و بخواهید آنها را آدم کنید!

به اشتراک گذاری این مطلب!