news-details

داستان واقعی خبرنگاری که قهرمانی را به علی پروین داد و خبرنگاری که قهرمانی آسیا را از قلعه نوعی گرفت!

اختصاصی "نود پرس"

تیم ملی فوتبال کشورمان 33 سال قبل در یک روز تاریخی قهرمان بازیهای آسیایی 1990 پکن شد.


 در آن دوران بازیهای آسیایی از نظر اهمیت در حد و اندازه های جام ملتها بود و قهرمانی ایران از این نظر اهمیت داشت که نخست قهرمانی در این بازیها مهم بود و دوم این که تیم ملی ما از سال 1358 که موفق شده بود به المپیک صعود کند دیگر هیچ افتخار قابل توجهی در آسیا به دست نیاورده بود.

به جز صعود به المپیک در سال 1358 و 2 سال قبل تر راهیابی به جام جهانی 1978، تیم ملی آخرین بار 14 سال قبل قهرمان جام ملتها و 16 سال قبل قهرمان بازیهای آسیایی شده و به جز آن دیگر هیچ گاه نتوانسته بود در سطح قاره عنوان قهرمانی به دست بیاورد.

ایران با مربیگری علی پروین، ناصر ابراهیمی، اکبر مالکی و پرویز کماسی و حضور عابدزاده، غلامپور، محمد پنجعلی، رضا حسن زاده، مهدی فنونی زاده، نادرمحمدخانی، جواد زرینچه، شاهین بیانی، محمد حسن انصاری فرد، مجتبی محرمی، علی افتخاری، سیروس قایقران، شاهرخ بیانی، سید مهدی ابطحی، مجید نامجومطلق، محسن عاشوری، ناصر محمدخانی، صمد مرفاوی، فرشاد پیوس و مرتضی کرمانی به مصاف رقبا رفت و سرانجام در روز 14 مهر ماه 1369 در بازی برابر کره شمالی در فینال این رقابتها در ضربات پنالتی برنده شد و عنوان قهرمانی مسابقات را به دست آورد.


جالب است اما بدانید که همین تنها قهرمانی ایران در آسیا بعد از انقلاب نیز در حال از دست رفتن بود و یک خبرنگار و به عبارت بهتر یک روزنامه نگار آنرا به ایران بازگرداند( در ایران بعضی از اهالی فوتبال نظیر محمد مایلی کهن به عمد و به منظور تحقیر روزنامه نگاران کهنه کار و برجسته را با عنوان خبرنگار خطاب می کنند!) داستان اما از این قرار است که فشار رسانه ها و هواداران بر روی تیم ملی اینقدر زیاد بود که علی پروین درست یک هفته قبل از پرواز به پکن می خواست استعفا بدهد. انتقادات از پروین و نحوه بازی ها و نتایج تیمش بسیار زیاد بود و پروین اعتقاد داشت مسئولان وقت فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی( وزارت ورزش فعلی) نه تنها از او حمایت لازم را ندارند بلکه حتی دوست دارند زیر پای او را خالی کنند.
به گزارش نود پرس در آخرین تمرین قبل از اعزام علی رئیسی از روزنامه نگاران کهنه کار ورزشی ایران به تمرین تیم ملی می رود و او با پروین به گفتگو می نشیند. سلطان تحت فشار فوتبال ایران با وی درد دل می کند و از قصدش برای استعفا سخن می گوید. علی رئیسی بی درنگ با استاد مسلم مطبوعات و پیر دیر روزنامه ها اردشیر لارودی تماس می گیرد و با گوشی را به او می دهد تا با علی پروین گفت و تو و او را از این تصمیم پشیمان کند و بالاخره موفق می شود و سرانجام ایران این قهرمانی تاریخ ساز را با علی پروین جشن می گیرد هر چند در ایران بعضی ها عزا گرفته که خود داستان دیگری دارد و در این ارتباط مرحوم عباس عبدالملکی از روزنامه نگاران با سابقه نیز خاطره جالبی تعریف می کند.    

این روزها اما تیم ملی داستان مشابه و چه بسا بدتری را تجربه می کند. تیم امیر قلعه نوعی در دو بازی آخر خود نتایج درخشانی گرفته در حالیکه در اوایل تورنمنت تقریبا هیچکس نه این تیم را دوست داشت و نه به آن اعتقاد! فشار و انتقاد از این تیم بسیار زیاد بود و بازی های وحشتناک و ترس بیش از اندازه بازیکنان تیم حتی در مقابل تیمهای درجه ۳ آسیا به این بی باوری ها و انتقادات بیشتر دامن زده بود. در این میان اما شیطنت یکی دو خبرنگار که اتفاقا همگی از رسانه های تا خرخره دولتی هستند، می رفت تا علاوه بر به حاشیه بردن تیم ملی و دعوای بین قلعه نوعی و خداداد عزیزی که خود تا همین چند ماه پیش مدیر فنی تیم ملی بود، وضع را خراب تر کند و حتی قهرمانی را از این تیم بگیرد اما امیر قلعه نوعی نشان داد که حالا بسیار پخته تر و حرف ای تر از دوران جوانی و حتی میان سالی اش شده است و اسیر و بازیچه این جنجال نشد و صبر کرد تا علاوه بر حذف ژاپن و ثبت یک افتخار و رکورد، با مسیر بازتر و راحت تری برای قهرمانی مواجه بشود و چه بسا برای اولین بار بعد از انقلاب ایران را قهرمان جام ملتهای آسیا کند.

به اشتراک گذاری این مطلب!