news-details

آخرین مصاحبه ۹۰ با مرحوم احمد پور مخبر؛ علی کریمی برایم کولر و یخچال خرید!

" اختصاصی نود پرس "

مهدی یکتا
قبل از مقدمه
احمد پورمخبر هم از بین ما رفت! یک بار برای مصاحبه  او را به دفتر روزنامه ۹۰ دعوت کردیم. آمد ،بی ادعا، خاکی و بدون ادا و اطوار!خودش بود! همان احمد  پورمخبر میوه فروشی که رضا عطاران او را از از کف خیابان به سینما آورده بود. بد ندیدیم به مناسبت درگذشت پیرمرد مرد بی ادعا و بامزه سینمای ایران، آخرین مصاحبه او با روزنامه نود که حاوی حرفها و مطالب جالبی بود را  باز نشر دهیم.
 یادش گرامی و روحش شاد.

پس از مقدمه
نیکی یا بدی؟
مسئله این است که آن روز من(مهدی یکتا) در منزل مشغول تماشای پشت صحنه فیلم "زن ها فرشته اند" بودم و غروری پوچ در برخورد یک ستاره زن سینما با پیر مرد بی ادعا را دیدم. شاید جز خود پیرمرد و بانوی هنر پیشه کسی نشنید و نخواند اما من دیدم و لمس کردم آن همه غرور بیجا را ! رنج آن روز هنوز در من و با من است و هی در من تکرار خواهد شد و امروز که پیرمرد را دیدم دوباره به همان رسیدم که آن روز رسیده بودم. زنده شدم ،تازه شدم و جانی دوباره برای نوشتن پیدا کردم و دوباره توانستم بنویسم .پس نوشتم دوباره و دوباره نوشتم از غرور بیجای ستاره های کاغذی سینما.....
 مگر گناه پور مخبرچیست ؟ آیا اوحق ندارد در آسمان این سینما نفس بکشد ؟ من از آن روز که دنبال جواب بودم ولی هنوز پاسخی قانع کننده نیافته‌ام.  شاید هم گناه از من بود که در سینما به دنبال معنای ناب انسان گشته ام  و نیکی!
 اما به نظر می رسد به دنبال نیکی گشتن در عالم سینما کاری عبث و بیهوده است چون سقف این سینما  آنقدر کوتاه است که....
بگذریم ! راستی داشت یادم میرفت که  باشماهستم. ستاره های تمام شده سینما !چه ارزشی دارد این غرور ،آنجایی که جان می‌رود و از دستمزد گورکن ها هم ارزانتر میشود!
تقدیم به  احمد پورمخبر ،پیرمردی دریا دل که دل به دریای سینما زده....


این همه انرژی را از کجا آوردید؟
( با روی خوش) خدادادی است .در واقع خدادادگان را خدا داده است .
از جوانی همینطور پرانرژی بودید؟
( می خندد )به سلامتی توپ توپ بودم!
در جوانی فکر‌ش را می کردید روزی هنرپیشه شوید؟
 نه !هرچند خاطر خواه سینما بودم. اون قدیم ترها، هفته ای یکی-دو بار یه نون بربری می‌خریدیم و به سینما خورشید می‌رفتیم .این سینما فیلم های عربی پخش می‌کرد و من پای ثابت اونا بودم و...( آهی می‌کشد) یادش بخیر ...
فیلم ایرانی هم نگاه می کردید؟ بله ولی قبلش بگم که عاشق فیلمهای وسترن بودند و جان وین ! اما از میان هنرپیشه های ایرانی ناصر ملک مطیعی رو خیلی دوست داشتم. فیلم های ولگرد ،غفلت و افسونگری ایشون  کولاک بود. 
شنیدیم زمانی میخواستید  خواننده شوید؟
 اتفاقاً به همراه دوستم رضا نجم‌الدین رفتیم و توی رادیو نیروهوایی تست دادم و قبول شدیم.  رضا موند و آهنگ "دیگه نمروم ولایت رو خوند" و من نماندم.
اهل ورزش هم بودید؟
 در وزن اول کشتی کار می کردم .هم دوره خجسته پور و ملاقاسمی بودم و چند تا هم مقام کشوری آوردم ولی کشتی را  هم ول کردم.
اهل فوتبال هم بودید؟
 فقط بازی علی پروین رو نگاه می کردم .هیشکی اسم و رسم علی آقا را نداشت!
پس پرسپولیسی هستید ؟
نه ،طرفدار تیم ملی هستم ولی گفتم که علی پروین را دوست دارم .
پروین را از نزدیک دیده اید؟
 نه خیلی دوست دارم علی آقا را از نزدیک ببینم .
آن روز که به همراه محمد آقا پسرتون رفتید برای تست پیش رضا عطاران، فکر می‌کردید خودتان انتخاب شوید؟
 والا این محمد آقای ما خیلی زرنگ تشریف دارن! خود من هم نمیدونستم خیلی وقت داره با شبکه سه و نیم کار میکنه تا اینکه بارضاعطاران قرار گذاشت و اونا هم یه پیرمرد واسه سریال ماه رمضان می خواستند و باقی ماجرا را هم که همه میدونن جونم !
اینهمه تکه کلام را از کجا آوردید؟
( آشکارا به وجد می آید)  از مردمون قدیم! از هرکسی یکی دو تا یاد گرفتم و حالا استفاده می کنم.
فکر می کنید کدام تیکه کلام شما بیشتر گل کرد؟
( با لبخند) بروحالشوببر!
مهناز افشار را چگونه با خود به فیلم توفیق اجباری بردید؟
همینجوری به ذهنم اومد ،گفتم و کارگردان هم قبول کرد.
همیشه اینطوری است که بداهه کار میکنید؟
 معمولاً این طوری میشه ! یه بار رضا عطاران گفت بگو دستت را روی قلبت نزار، ضرر داره و من گفتم انگشت رو اونجا نزار واست بده!  خلاصه همه کلی خندیدند و رضا هم  گفت هر کاری میخوای بکن.
با برخی بازیگران روبرویت به مشکل نخورده ای؟
( با تعجب) چطور مگه ؟
یک روز داشتم پشت صحنه فیلم " زن ها فرشته اند " رو نگاه می کردم که احساس کردم خانم نیکی کریمی خیلی با شما راحت نبود ؟
واله چه بگویم ؟ مشکل اینه که خانم کریمی خیلی مغروره و ....(حرفهایی برای نوشتن می زند و سپس شعر می‌خواند که قابل چاپ نیست)
مثل اینکه حرف دلت را پرسیدم؟
 ژست و قیافه به چه دردی میخوره؟ آدم باید مردم دار باشد. (محمود شهباز عکاس به میان صحبت ما می آید و می گوید راستی آقای پورمخبر منم بچه لاله زار هستم .پور مخبر با خنده می‌گوید.  پس همشهری هستیم. 


قبل از سینما چه مشاغلی داشتید؟
( با صداقت )بسیاری از مشاغل را تجربه کردم .اول به استخدام ارتش در آمدم و بعد زدم بیرون.
اخراج شدید ؟
نه استعفا  دادم و بعد شدم معلم مدرسه جعفری اسلامی. 
جداً؟
 بله کلاس سوم ابتدایی درس می دادم . اما تو معلمی هم خیلی دوام نیاوردم‌
به چه شغلی روی آوردید؟ 
(ریز می خندد )زدم توی کار میوه فروشی ! یه بانکی بود که تعطیل شد و جلویش باز بود و رهگذران از آنجا عبور می کردند. بار می آوردم  و می ریختم جلو بانک و می‌فروختم.
شهرداری شما را اذیت نمی کرد؟
 یه دهن میخوندیم و طرف خوشش میومد و میرفت پی  کارش !
شیتیل  هم می دادی؟
درسته شیتیل  هم می دادیم. 
بیشتر چه میوه هایی می فروختید؟
 هندوانه، خربزه و زردآلو و خلاصه هر چی که فصل به فصل میومد می فروختیم.
حالا درآمد سینما بیشتر است یا هندوانه فروشی ؟
خب معلومه سینما درآمدش خیلی بیشتره
بیشترین دستمزد که تو  سینما گرفتید چقدر بوده؟
( پسرش به جای پدر جواب میدهد) گفتند نگو 
بسیار خب! شنیدیم از زمانی که صاحب اسم و رسم‌ شدید، تمام بچه محل هاتون  از شما شیتیل  می خواهند و التماس دعا دارند؟
( با همان لهجه شیرین )درسته آقاجون ولی اصلا ناراحت نمیشم چون از قدیم مردم دار بودم‌ .
می گویند فضای سینما آلوده است. این موضوع را قبول دارید؟
( انگار به او بر می خورد) چه کسی گفته ؟ (با کمی عصبانیت )هر کسی گفته چرت و پرت گفته ! سینما آلوده نیست .
با مهران مدیری کار می کنی؟
( بلادرنگ ) نه!
احمد پورمخبر  یک مقدار زیادی بازی نمی کند؟ به عبارت بهتر  شما چرا به هر پیشنهادی بله میگوید؟
 خوب چون طلبه ام‌ هستند، زوری که نمی تونم بازی کنم!
نمی خواهید کمی استراحت کنید ؟
استراحت یخدی!  دارم تلافی جوانیم را در سینما در می آورم و هی پشت سر هم بازی می‌کنم!
اهل فیلم نگاه کردن هم هستی؟
 آقاجون همه جور فیلم نگاه می کنم، از خارجی بگیرید تا ایرانی.
از میان هنرپیشه های ایرانی بازی کدام یک را بیشتر می پسندید؟
( بلافاصله) رضا عطاران و جواد رضویان 
بازیگران جدید چی؟
 همه خوبند.
یک‌مرتبه تجربه بازی روبروی رضا گلزار را دارید.رضا  را چگونه دیدید ؟
تجربه خیلی خوبی بود .رضا  خیلی خاکیه و مثل بعضی‌ها اهل غرور نیست.
 ■خانم مریلا زارعی که در فیلم خروس جنگی با او همبازی بود چگونه است؟
 خیلی مردم داره 
روزنامه هم میخونید ؟
از اونجایی که زمانی توی اداره روزنامه اطلاعات کار می کردم هر شب روزنامه میخونم و سر بی  روزنامه زمین نمیزارم!
 خداداد عزیزی را میشناسید ؟
ایشان را می شناسم ولی با علی کریمی از همه رفیق ترم 
■چطور؟
 آخه منو به خونش دعوت کرد و حالشو بردم
■ علی کریمی چه جور آدمی است؟
 خیلی خاکیه دمش گرم! هم خود علی و هم پدر و داداشاش
 ■در منزل جادوگر غذا چی خوردید؟
( با خنده بلند) از بیرون چلوی هفت رنگ گرفت و خوردیم. راستی خاطره ای هم از اون روز دارم.
■ بفرمایید...
 عصر که شد خواستیم برگردیم دیدم یه وانت در خونه علی کریمی پارک شده و پشتش  یخچال و کولر گذاشتن! پرسیدم این چیه ،علی کریمی جواب داد مال شماست! من قبول نکردم ولی زورکی و با اصرار علی آقا من کادو رو گرفتم . کریمی خیلی مشتیه!
 ■براش آواز هم خوندید؟
 هم من هم یکی از داداشاش خوندیم!
■ تا به حال به دفتر نشریات تخصصی سینما هم رفتید؟
چند مرتبه پا داده و ما هم رفتیم
■ شنیدیم خیلی دیر ازدواج کردید؟
 به هرحال هفت خواهر داشتم و منزل شخصی هم نداشتم صبر کردم و وقتی تونستم یک منزل شخصی بخرم ازدواج‌کردم !
■در حال حاضر ساکن کدام محله هستید؟
شاه  عبدالعظیم( بلافاصله پسرش به میان حرف ما می‌آید و می‌گوید البته به زودی به ولنجک خواهیم رفت )
■روحیات شما به محله ولنجک میخوره؟
( می خندد) انشالله که خواهد خورد.

 

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی نود پرس بخوانید.

با اینستاگرام نود پرس همراه شوید(کلیک کنید)

به اشتراک گذاری این مطلب!